۱۳۹۸ اسفند ۲۹, پنجشنبه

پایان 98

 به پایان سال 98 رسیدیم.. سالی که گذشت سالی پر ازحوادث تلخ و درد ـآور بود شروع سال  با سیل و زلزله بی خانمان شدن هموطنم آخرشم باکرونا ...حالاهم کرونا وحشت انداخته بین مردم انگار دنیا رو به پایانه ...نمی دونم  قراره چی  پیش بیاد ...تهران شده شهر ارواح ...مغازه ها یکی درمیان بستن  توی داروخونه ها دارو ی بیماران کرونا یی نیست ...ماسک وژل  ضد عفونی و الکل  نیست ...امید نیست همدلی نیست صداقت و راستگویی  نیست ...
 دستام  بسته است ...دل و دماغ هیچ کاری برام نمونده .توی خونه  قرنطینه هستیم  ...
درها و پنجره های خانه را بستم ...قدم زدن و بیرون رفتن ازخونه ممنوع شده
  نشستم روی صندلی قدیمی به فرداهای نرسیده فکر میکنم توی دلم هزار هزار اتفاق شکل گرفته ازاینکه بعد از این روزای سخت چی پیش میاد و چطور میشه کلافه شدم ..از خدا میخوام  من و خانواده ام را تنها نگذاره جز خدا کسی را نداریم ...کرونا دنیا رادچار شوک بزرگی کرده .هیچ وقت حتی به عقلم نمی رسید دولتمردان ازریشه کن شدن این بیماری عاچز  و درمانده باشن ..
.کمتر کسی به توصیه های  در خانه ماندن وزارت بهداشت اهمیت  دادند...
 بعضی همچنان بی خیال کرونا شدن  بارسفر بستن ... 
بعضیها اسیر بیماری کرونا شدن توی بیمارستان بستری هستن یعضیها هم  تسلیم بیماری کرونا و پایان زندگی .
بوی عید و شوق بهار لابلای بیماری آخرالزمان گم شده ...امسال نه غیدی هست و نه دید و بازدیدی ...نه اسکناس تا نخورده لای قرآن نه سبزه و ماهی قرمز سفره هفتسین ...
الاهی  اذان صیح شده  آروز میکنم سال جدید سالی باشه بدون کرونا
. دعا میکنم درسال جدید خانواده ام در سلامت کامل شاد و خوشیخت زندگی کنن..برای .برآورده شدن آرزوهاشون دعا میکنم ..
.یا مقلب القلوب تنهام نزار بی تو هیچ ام 

هیچ نظری موجود نیست:

تفریح ساحلی

 موتور سواری امیر حسین و ایلیا جان . ساحل شهسوار .